خفاش های ووهان یا درز آزمایشگاهی
به گزارش وبلاگ سفر و گردشگری، خبرنگاران: آن چه باید به آن اعتماد کنیم دانشمندان نیستند، بلکه روش های علمی ست که به طور مداوم در حال پیشرفت است
به گزارش وبلاگ سفر و گردشگری ، بحث از منشا همه گیر شدن ویروس کرونا بار دیگر توجهات را به خود جلب کرده است. مسئله ای که نه تنها به نام مقوله ای علمی، بلکه به نام مسئله ای سیاسی پی گرفته می شود. فرانسیس فوکویوما، تحلیل گر و نظریه پرداز برجسته علوم سیاسی در ایالات متحده با انتشار یادداشتی با نام به علم اعتماد کنیم؟ در پایگاه تحلیلی امریکن پرپس با مطرح کردن نظریه های موجود در این زمینه این پرسش را به میان می کشد که چگونه در قبال حوادثی از این قبیل اعتماد خود را به علم هم چنان حفظ کنیم.
چالش در مفروضات پیشین
طی هفته اخیر یک تحول حیرت انگیز در مباحث پیرامون اپیدمی کوید-19 رخ داد. رئیس جمهور بایدن با صدور دستورالعملی جامعه اطلاعاتی ایالات متحده را موظف کرد تا تحقیقات خود را درباره منشا ویروس کرونا مورد بازبینی قرار دهند. این امر در پی اظهارات آوریل هاینز، مدیر اطلاعات ملی، انجام شد که گفته بود ما به طور قطعی نمی دانیم که این بیماری برای اولین بار از کجا شروع شده است.
با توجه به اجماع علمی که در سال گذشته ظاهرا بر سر ظهور ویروس از بازار شهر ووهان چین و از طریق انتقال آن از گونه ای از خفاش ها به انسان ها وجود داشت، اتفاق اخیر بسیار قابل توجه است. دستور بررسی مجدد ماجرا در واقع گزارش اخیر سازمان بهداشت جهانی را که احتمال درز تصادفی ویروس از یک آزمایشگاه در چینی -موسسه ویروس شناسی ووهان- تا حد زیادی کنار می گذارد را به چالش می کشد. گزارش سازمان بهداشت جهانی پس از بازدید بازرسان از چین که در طی آن دسترسی به منابع در ووهان به شدت محدود شده بود، با استناد به دانشمندان چینی تنظیم شده بود.
سیاسی شدن امر بهداشتی
البته که تردیدی وجودا ندارد از همان بدو کار، مساله منشا ویروس بسیار سیاسی شده بود. دونالد ترامپ با روش خاص خود و بی مانند خود به ترویچ تئوری درز آزمایشگاه پرداخت و شروع کرد به صحبت در مورد ویروس چینی و متحدان محافظه کارش هم نظریه های عجیب تری را مطرح کردند از قبیل این که ویروس در واقع یک اسلحه بیولوژیکی بود که به صورت عمد در جهان منتشر شد. در مقابل، گروهی از ویروس شناسان و متخصصان اپیدمولوژی بیانیه ای را امضا کردند که به طور قطعی از تئوری منشا طبیعی ویروس حمایت می کردند. این اجماع علمی فرض شده، بعدا از طریق رسانه های جریان اصلی به نام حقیقتی انجیلی (مقدس) مورد پذیرش قرار گرفت و بسیاری از لیبرال ها حمله علیه طرفداران تئوری درز آزمایشگاهی را -به نام سمبل توطئه باوری و هیجانات ضدچینی- شروع کردند.
اعتبارسنجی نظریه ها
جامع ترین گزارشی که تا به امروز از این ماجرا منتشر شده از طریق نیکولاس وید، گزارش گر پیشکسوت علوم نوشته شده که سابقه کار طولانی در نیویورک تایمز را دارد. وید اعلام کرد که ما در حال حاضر با اطمینان نمی دانیم که نظریه بازار ووهان و درز آزمایشگاه صحیح است، با این حال او شواهد موجود در مورد هر کدام از این موارد را با جزئیات دقیق ارائه می کند.
طبق این بررسی، اعتبار نظریه بازار ووهان تا حد زیادی متزلزل به نظر می رسد: پس از بیش از یک سال جستجو، پیش ماده ویروس کووید در هیچ جمعیت حیوانی یافت نشده است. هم چنین شواهدی از انتقال از طریق گونه های واسط هم وجود ندارد. از سوی دیگر، تئوری درز آزمایشگاهی با وجود شواهد زیادی پذیرفتنی تر می شود. برخی از این شواهد مربوط به سرشت ویروس است، چرا که پروتئین های اسپایک (سنبله دار) در طبیعت وجود ندارند، اما در نتیجه تحقیقات موسوم به افزایش عملکرد - که به طور عمد قابلیت انتقال ویروس به انسان را افزایش می دهد- قابلیت پدید آمدن پیدا می کنند. این نوع تحقیقات با ادعای دست یافتن به پادتن ویروس های احتمالی آینده انجام می شود، اما تا سال 2017 از طریق NIH)مؤسسه ملی سلامت در آمریکا) ممنوع شده بود. ما بدین آگاه هستیم که این نوع تحقیقات در موسسه ووهان انجام می شد. دست کم ما نام محقق شی ژنگ لی را می دانیم که آزمایش های سودمندی در این زمینه انجام داده است. ما هم چنین می دانیم که پروتکل های ایمنی در آن موسسه بسیار سست بوده و تعدادی از محققان به نوعی بیماری با علائم شبیه کووید در اواخر سال 2019 مبتلا شده اند.
امکان تعارض منافع؛ سویه هایی آمریکایی تئوری درز آزمایشگاهی
داستان زمانی بغرنج تر می شود که بدانیم بودجه تحقیقات در موسسه ووهان احتمالا از طریق انستیتوی ملی آلرژی و بیماری های عفونی (NIAID)، سازمانی تحت مدیریت آنتونی فائوچی، که بخشی از موسسات ملی بهداشت ایالات متحده است، تأمین شده است. محققان چینی با پیتر دازاک ، مدیر موسسه ecohealth alliance ،که یکی از اعضای تحریریه مجله لنست است و احتمال تئوری درز آزمایشگاهی را انکار می کند، همکاری داشته اند. در این جا تعارض منافع نظرها را به خود جلب می کند، چرا که این نظریه مسئولیت همه گیری ویروس در سطح جهانی را مستقیماً متوجه او و پروژه اش می کند. بنابراین بررسی تئوری درز آزمایشگاهی نوعی برانگیختن احساسات ضدچینی به تعداد نمی آید؛ بلکه این تئوری پای آمریکا را هم در مشارکت در شیوع بیماری باز می کند.
برخی از شدیدترین نقدها وید متوجه رسانه های آمریکاست که نظریه منشا طبیعی را پذیرفتند و در پی شواهد دیگری که از همان ابتدا وجود داشت نرفتند.او متذکر می شود که هیچ یک از شواهد موجود تا به امروز به طور قطعی مشخص نکرده که کدام یک از نظریه های منشا ویروس درست است. و ما تا روزی که چین تصمیم دارد نقش خود را در این بحران محو کند هم نخواهیم دانست. اما تلاش بیش تر در این موضوع، همانند دستور اجرایی تازه بایدن، شایسته تقدیر است.
چالش در اعتماد به علم
در سراسر محله لیبرال نشینی که من در آن ساکنم، پالو آلتو، تابلوها و بیل بوردهای متعددی وجود دارد که یادآوری می کنند ما به علم ایمان داریم. چنین احساسات و واکنشی با توجه به رفتار بی پرده پوشی رئیس جمهور سابق ترامپ و متحدانش، که نظریه های مضحکی در مورد هیدروکسی کلروکوین و تزریق مواد سفیدکننده را در جهت منافع سیاسی کوتاه مدت شان مطرح کردند، قابل درک است. تردیدی وجود ندارد که انگشت اتهام دریافت به سوی چین در مسئله همه گیری ویروس، راهی مناسب برای انحراف توجهات از ناکامی های دولتش بود و این استراتژی آشکار سیاسی باعث ایجاد هیستری ضدچینی شده است.
اما باید توجه داشت که اعتماد به علم هم می تواند یک احساس ساده انگارانه و گمراه کننده باشد. علم تنها با یک صدا صحبت نمی کند، یا نتیجه گیری نهایی در مورد حقیقت ندارد. دانشمندان، افرادی مانند پیتر داساک هستند، انسان هایی با منافع شخصی خود و جستجوی انگیزه های آن ها بازی عادلانه ای برای اعتبار صادقانه یک گزارش تحقیقاتی است. آن چه باید به آن اعتماد کنیم دانشمندان نیستند، بلکه روش علمی، زمینه ساز کار آن ها است که به طور مداوم در حال پیشرفت است و هرگز چیزی بیش از قضاوت های احتمالی در نتیجه گیری خود ارائه نمی دهد.
منبع: اقتصادنیوز